امامزاده مجتبی (ع) واقع در روستای قره تپه

 امامزاده مجتبی (ع)  

بقعه مبارکه امامزاده مجتبی (ع) در انتهای روستا به سمت روستای گرجی محله واقع شده است و اگر موقعیت جغرافیایی آن را در نقشه بخواهیم بیان کنیم ُ میتوان گفت در ضلع جنوب غربی روستا واقع شده است. 

این امامزاده بزرگوار (که در حال حاضر متولیان آن در مشهد و قم مشغول به جمع آوری اطلاعاتی از شجره نامه و تاریخچه ورود و غیره هستندُ) در نزد مردم روستای قره تپه و همچنین اهالی منطقه ُ از ارزش و احترام خاصی برخوردار است .  

این بزرگوار در لفظ مردمان قدیمی و بعضا جدید روستا به امام غریب شهرت دارد. 

مقبره این سید ارزشمند تا ابتدای دهه ۶۰ هجری شمسی به صورت سیمانی و بدون ساختمان بود و  مردم منطقه آن را با نام مقبره امام غریب می شناختند.  

در همان سالها شخصی از روستای مجاور به نام آقای رمضان فولادی به بیماری سختی مبتلا  

می شوند و در بستر بیماری متوسل به این سید بزرگوار (امام غریب) میشوند . 

در همان شبهای بیماری آقای فولادی آن سید والامقام را در خواب دیدند که ایشان خود را به نام مجتبی (ع) معرفی می کنند و شفای وی را نیز از خداوند بزرگ طلب می کنند. 

بعد از اینکه آقای فولادی از بستر بیماری نجات پیدا می کنند به قره تپه مراجعت کرده و قضایا را برای بزرگان و مردم تعریف کرده و مردم را دعوت به ساختن ساختمان و آستانی برای این بزرگوار می نماید. 

که مردم نیز به ندای ایشان لبیک گفته و آستین همت بالا زده و ساختمانی نه شایسته آن مقام ولی  در حد وسع و توان خود بنا کردند.  

البته از آن زمان تاکنون چندین بار مورد مرمت و بازسازی جزئی قرار گرفت ولی مردم آن را کافی ندانستند . 

تا به اینکه چند نفر از اهالی روستا شال غیرت به کمر بسته و متولی مرمت کلی آن شدند و دیگر مردم نیز حمایت مالی نمودند و تا این آستانه مبارکه به حالتی که در تصاویر ذیل مشاهده  

می فرمائید در آمده است.    (خداوند اجرشان دهد انشاالله) 

این مکان محل مراجعه بسیاری از دردمندان ُ گرفتاران و بیماران منطقه است .  

در تمامی روزهای سال و به خصوص در اعیاد اسلامی و ملی و همچنین ایام عزاداری ماه مبارک رمضان و محرم الحرام  زائرینی  از اهالی و روستاهای مجاور و منطقه به این آستانه مبارکه مراحعه می نمایند.

از آنجایی که( قبلا گفته شد) اهالی روستای قره تپه از دو نوع مذهب شیعه و سنی هستندو در کنار هم با صلح و آرامش زندگی میکنند ُ در هفته وحدت جشن وحدت خویش را در این مکان برگزار میکنند.

 

 

 

 

 

 

نگاهی به نظرات بازدید کنندگان محترم

با نهایت احترام همچنان منتظر نظرات شما هستم .  

 خواهشا موارد ایراد و اشکال را روشن تر اعلام فرمایید تا اقدام گردد.  

متنی که در ذیل مطالعه می فرمایید ُ دقیقا( املاء و انشاء متن) جملات و نوشته یک نفر بزرگواری است که بازدید مستمری از این وبلاگ دارند و در یک یادداشت نظر خود را به شرح ذیل اعلام نمودند:

دوست عزیز سلام
چند موضوع به نظرم میرسه که میخاستم بهشون اشاره کنم
اولا منم بچه همین روستا هستم بنابراین بهتره با هم روراست باشیم
در میان پست هایی که دنبال کردم متاسفانه شاهد آن بودم که معرفی بسیار سر سری و نامناسبی درباره فامیل های روستا انجام داده اید. هدفتان از این موضوع را نمی دانم ولی امیدوارم این کار بدون هیچ قصد خاصی انجام شده باشد. البته با توجه به شناختی که من از شما دارم بعید می دانم بدون منظور کاری را انجام دهید. روحیه به شدت مذهبی و متاسفانه متحجرانه تان (از دید بنده) باعث می شود که قضاوتم درباره شما همان قضاوتی باشد که مردم کشورمان درباره رییس جمهور دارند. که خودتان بهتر می دانید.
دوما تبعیض آشکاری در معرفی جای جای روستا وجود دارد. البته قابل درک است که این وبلاگ یک وبلاگ شخصی است و شما می توانید هر جفنگی در آن از دید خودتان قرار دهید ولی بهتر نیست نام وبلاگ را تغییر دهید و به نمایندگی از همه مردم روستا دست به این کار نزنید؟؟؟؟ من وقتی وارد این وبلاگ می شوم دوست دارم محله من نیز معرفی شده باشد چرا که این وبلاگ بنام روستای من است ولی شما تنها از مغازه پدرتون عکس انداختید و فک و فامیلهای خودتون را معرفی کردید. خوب این انصافه اگر شما واقعا مسلمونید و چنین ادعایی دارید؟مملکته داریم؟ برداشتی هر چی عکسه از مراسم مذهبی گرفتی و جوری وانمود کردی انگار همه مردم مذهبی هستند. من این جفنگیات را اصلا قبول ندارم.
سوما ظاهر و قالب وبلاگت اینقدر ضایع است که من اعصابم خورد شد. خوب تو اگر بلد نیستی یه وبلاگ خوب برای روستا بسازی کنار بایست و بزار بقیه کار کنند و وبلاگ بسازند.
چهارما سعی کن دوست من که همیشه واقعیت ها را نشون بدی. این کار تو خیلی ریا کارانه به نظر میرسه. اگر من الان اینجا نشستم و دارم برات نظر می نویسم از سر دلسوزیه وگرنه.....
نهایتا اینکه اگر پاسخ در خوری داری همین جا برایم بنویس اگر چه بعید می دانم جوابی برای این موضوعات به حق داشته باشی. بهرحال حقیقت تلخ است

مشخصات نویسنده

یکی از اهالی قره تپه

سه شنبه 10 اسفند ماه سال 1389 ساعت 1:41 PM

الا ای چاه یارم را گرفتند...............................

 الَّذِینَ إِذَا أَصَابَتْهُم مُّصِیبَةٌ قَالُواْ إِنَّا لِلّهِ وَإِنَّـا إِلَیْهِ رَاجِعونَ  

کسانی که چون مصیبتی به آنها رسید گفتند : ما از آن خدا هستیم و به او باز  

می گردیم .  

   الا ای چاه یارم را گرفتند    گلم، باغم، بهارم را گرفتند

میان کوچه ها با ضرب سیلی   همه دار و ندارم را گرفتند

این بار دست تقدیر در روز دوشنبه ۲۲/۶/۸۹  یک نفر خواهر و دختر ی بیست و چهار ساله  از خاندان محترم شاعری و  عروس و همسری از خاندان گیلک را گلچین کرد و به دیار ابدی روانه ساخت.  

بدینوسیله اینجانب به نمایندگی از جانب اهالی محترم و مردم شریف روستای قره تپه  مراتب تسلیت و تعذیت و همچنین آرزوی عاقبت به خیری بازماندگان خصوصا پدر و مادر داغدار (حاج فضل الله شاعری و همسر مکرمه )و همچنین همسر با وفایش  

آقا مهدی گیلک را اعلام می دارم. آرزومندیم که این عزیز از دست رفته مرحومه  

خانم شاعری با بانوی شهیده اسلام و مادر جوان سادات بی بی دو عالم حضرت فاطمه زهرا (س) محشور  گردد انشا الله .

جهت شادی روحش بخوانید:  

رحم الله من یقرأ فاتحه مع الصلوات

تا چند عمر در هوس و آرزو رود                               ای کاش این نفس که بر آمد فرو رود

مهمانسراست خانه دنیا که اندرو                            یک روز این بیاید و یک روز او رود

بر کام دل به گردش افلاک دل مبند                          کاین چرخ کج مدار نه بر آرزو رود

آن کس  که سر به جیب قناعت فرو نبرد                 بگذار تا به چاه مذلت فرو رود

از بهر دفع غم به کسی گر بری پناه                       هم غم به جای ماند و هم آبرو رود

 آن آبرو چو جوی بود، رنج و غصه سن                   سنگش به جای ماند و آبش ز جو رود

ای گل به دستمال هوس پیشگان مرو                    مگذار تا ز دست تو این رنگ و بو رود

بر رغم روزگار تو با دوستان بساز                             بگذار روزگار به کام عدو رود

کردیم هر گناهی و از کرده غافلیم                          ای وای اگر حدیث گنه روبرو رود

امروز رو نکرده به درگاه حق، سنا                          فردا به سوی درگه او با چه رو رود؟ 

مومنی رو به عزرائیل کردو گفت بهنگام مرگم پیامم ده  

گفتا به چشم  

مرگ او را روزی رسیدن گرفت و اما پیامی ندیدو نشنید 

پس رو به سویش (عزرائیل ) کرد و گفت عهد شکنی کردی ؟

گفتا خیر  در سه دفعه پیامت دائم واما تو هوشیار نبودی 

گفت چطور ؟ 

گفتا به یک دفعه چهار کوچه بالاتر آشنایی بردم(جانش را گرفتم ) و این اولین 

به یک دفعه نیز پسر خالت را بردم واما باز هم ندانستی  و این دومی  

. به سه دفعه  دوست و همسایه دیوار به دیوار به دیوارت بردم و دریغا که ندانستی  

زبعد سه بار و وفای به عهد آماده باش تا جانت بگیرم  

پس بترسیم  که شاید این خبر آن سومین اخطار باشد

منتظر باشید

درود بر همه دوستان   

از آنجایی که در چند ماه اخیر به علت پاره ای مشکلات موفق به به روز کردن این وبلاگ نشدم از همه شما بزرگواران عذر خواهی می کنم . و این قول را به شما خواهم داد که در پست بعدی که مطمئنا زیاد هم طول نخواهد کشید مطالب خوبی را جهت ارائه به شما دوستان درج و ثبت  کنم. 

مسجد محمد رسول الله و مسجد خاتم الانبیاء سنی ها

همانطور که قبلا گفته شد جماعت اهل تسنن در روستای قره تپه دارای دو مسجد به نامهای محمدرسول الله (ص) و مسجد جدیدتاسیس خاتم الانبیا (ص) هستند که تصاویرشان در ذیل آمده است. 

 

 در تصویر بالا و پائین مسجد محمدرسول الله را شاهد هستید.  

 

در سال 1378 با تلاشهای فراوان مولوی حاج خیرالله یعقوبی جهت ساخت مسجدی برای اهل سنت روستای قره تپه، تصمیم به بنای این مسجد در محل حیاط منزل مرحوم حاج قنبر سلیمانی (معروف به حیاط سید آقا) گرفته شد.

با پیشنهاد مولوی حاج خیرالله یعقوبی به همسر مرحوم حاج قنبر سلیمانی (مرحومه حاجیه شرف سلیمانی که در آن زمان در قید حیات بودن) و دختران آن مرحوم این حیاط به مساحت 1170 متر مربع وقف اداره اوقاف شهرستان بهشهر جهت ساخت مسجد خاتم الانبیای قره تپه گردید.

در همان سال با همکاری حاج آقا جباری امام جمعه محترم شهرستان و نیز ادارات مرتبط، مجوز قانونی ساخت مسجد صادر گردید و کلنگ ساخت مسجد توسط حاج آقا جباری امام جمعه محترم و حاج آخوند یار محمد نظری ریاست محترم مدرسه عرفانی قره بلاغ گلستان به زمین زده شد.

شایان ذکر است نباید در طول این سالها کمکهای فراوان مادی و معنوی مردم شهید پرور و فهیم روستای قره تپه که منجر به ساخت 75 درصد مسجد تا کنون شده است را نادیده گرفت.

در ضمن زیبا ترین بخش مسجد محراب آن می باشد که توسط خانواده مرحوم شهاب افغان به نیت آن مرحوم، با هنر دست استاد کارانی از اصفهان ساخته شده است.

در زیر تصاویری از مراحل ساخت محراب مسجد را مشاهده می کنید:

 

 در اینجا نیز تصاویری از نمای بیرون مسجد جدید الاحداث خاتم الانبیا تهیه شده که اگر دقت بفرمایید نمازگزاران به اتفاق روحانی در حال خروج از مسجد هستند. 

 

 

 عکس از محراب نیمه ساخت مسجد  

 عکس از محراب بعد از اتمام کار  

 

 نمای داخلی مسجد 

لازم به ذکر است که در اعیادی چون عید قربان و عید فطر تمامی برادران و خواهران اهل تسنن منطقه جهت برگزاری نماز به قره تپه و مسجد مذکور تشریف می آورند.   

مرکز بهداشت روستایی

 

 مرکز بهداشت روستایی روستای قره تپه بوسیله یک نفر مسئول و دو نفر کارمندخانم که هر سه نفر از ساکنین و هم محلیها هستند زیر نظر مرکز بهداشتی در مانی روستای حسین آباد اداره می شود که خوشبختانه زحمات زیادی در جهت بالا بردن فرهنگ بهداشت و سلامت مردم و اهالی  کشیده شده و می شود که واقعا جای تقدیر و تشکر دارد.   

بنده اعتقاد دارم که مهمترین و بهترین امکاناتی که یک روستا می تواند داشته باشد همین مراکز بهداشتی است . چون مستقیما با سلامت اهالی سرو کار دارند و اگر این سلامتی حاصل نشود مطمئنا وضعیت اقتصادی خانوار هم با مشکل مواجه می شوند. 

 . 

 

 متاسفانه زمانی عکسبرداری شد که مرکز تعطیل بود. 

مدرسه ابتدایی و راهنمایی دختران

فرزندان و آینده سازان قره تپه ای اعم از دختر و پسر  مقاطع تحصیلی پیش دبستانی و ابتدایی و راهنمایی را در محل خود می گذرانند و مقطع دبیرستان و هنرستان را به شهرستان بهشهر مراجعه می کنند. 

 

 قره تپه دارای دو ساختمان مدرسه با چهار شیفت مدرسه است . 

 در یک ساختمان که جنب مزار شهداء واقع شده است دو شیفت مدرسه به نامهای :۱- آمادگی و دبستان دخترانه ۱۳آبان و ۲- مدرسه راهنمایی دخترانه میثم  مستقر هستند و در ساختمان دیگر که در کنار موسسه قرض الحسنه ولی عصر(عج) واقع شده دو شیفت مدرسه پسرانه  به نامهای  

 ۱- مدرسه ابتدایی وحدت اسلامی و ۲- مدرسه راهنمایی شهداء قره تپه  استقراردارند. 

  

مدرسه ابتدایی و راهنمایی پسران

 قره تپه دارای دو ساختمان مدرسه با چهار شیفت مدرسه است . 

 در یک ساختمان که جنب مزار شهداء واقع شده است دو شیفت مدرسه به نامهای :۱- آمادگی و دبستان دخترانه ۱۳آبان و ۲- مدرسه راهنمایی دخترانه میثم  مستقر هستند و در ساختمان دیگر که در کنار موسسه قرض الحسنه ولی عصر(عج) واقع شده دو شیفت مدرسه پسرانه  به نامهای  

 ۱- مدرسه ابتدایی وحدت اسلامی و ۲- مدرسه راهنمایی شهداء قره تپه  استقراردارند.  

 

 

  

 لازم به ذکر است  از آنجایی که شعار زندگی کمتر و زندگی بهتر به تدریج ملکه اذهان بچه محل های بنده شده است شاهد این هستیم که این مدارس کم کم دارند با کمبود دانش آموز مواجه  

می شوند و این امر باعث شد که تشکیل کلاس در ابتدای سال به سختی صورت گیرد. 

چون ظاهرا آموزش و پرورش به کلاسهایی که از حد کمتر باشد معلم تخصیص نمی دهد . 

امیدواریم که این مشکل به زودی حل شود تا مشتاقان به تحصیل این روستا حداقل کما فی السابق بتوانند تا مقطع راهنمایی را در محل خود درس بخوانند . 

 

این هم نمایی از مدرسه شهداء که از روی تپه وسط محل گرفته شده است

عمارت های مرحوم میر حیدر افغانژاد

  

 این عمارت متعلق به فرزندان مرحوم میر حیدر افغانژاد است که مربوط به دوران قاجاریه است. 

عکس این عمارت را  در کتاب از آستارا تا استر آباد(جلد چهارم) نیز می توان مشاهده کرد و همچنین در کتاب معروف و خطی اشرف البلاد  نیز میتوان در موردش مطالعه کرد .

 

 دوستان عزیز بنده توجه داشته باشند که روستای قره تپه و علل خصوص این عمارتها از مراکز گردشگری استان مازندران محسوب می شوند که در کتابها و کتابچه های سازمان ایرانگردی و جهانگردی از آن یاد شده است.  

 

  این ساختمانها دارای چند پاگرد و یک حمام معروفی هستند.

 

 در حال حاضر سازمان میراث فرهنگی و گردشگری  اجازه هرگونه ساخت و ساز و مرمت این بنا ها را به صاحبانش نمی دهد . 

نوروز و اشعار مازندرانی و فلسفه سفره هفت سین ایرانی

 به نام خدا 

باد نوروز وزیده است به کوه و صحرا

جامه عید بپوشند، چه شاه و چه گدا

 

بلبل باغ جنان را نبود راه به دوست

نازم آن مطرب مجلس که بود قبله نما

 

صوفى و عارف از این بادیه دور افتادند

جام مى گیر ز مطرب، که روى سوى صفا

 

همه در عید به صحرا و گلستان بروند

من سرمست زمیخانه کنم رو به خدا

 

عید نوروز مبارک به غنى و درویش

 یار دلدار! زبتخانه درى رابگشا

 

گرمرا ره به در پیر خرابات دهى

به سروجان به سویش راه نوردم نه به پا

 

سالها در صف ارباب عمائم بودم 

تا به دلدار رسیدم، نکنم باز خطا  

 

دوبیتی های بهاری
(مازندرانی با تلفظ اینگلیسی و ترجمه فارسی)
هلی داره تن اسبه پوش بهییه
زمین و صحرا سبزه روش بهییه
ونوشه اینجه ، اونجه بیه بیشار
قشنگی بیشه گوش تا گوش بهییه
***

تلفظ انکلیسی
Halidare tan esbeh posh bahiyeh
Zamin o sahra sabzeh rosh bahiyeh
Vanosheh injeh onjeh bayeh bishar
Gheshangi bisheh gosh ta gosh bahiyeh
***

ترجمه فارسی
با آغاز فصل بهار و سال نو درخت آلوچه با شکوفه های سفید و زیبا خودش را نشان می دهد.
و همچنین همه جای زمین سر سبز و خرم به نظر می رسد و همه از نشانه های خداوند بزرگ می باشد.
و گلهای زیبا و خودرو در دشت و صحرا بیدار شده و زیبایی بهار را چند برابر می کنند.
و گوشه تا گوشه دشتها با وجود گلها و سبزه ها زیبایی خاصی را ایجاد کرده است.
***
بهار
چمر بیته همن با شه بهاری
دپوشیهه شه تن سبز قوایی
سلوم بته تی تی ره دشت و صحرا
عجب بیه قشنگ تا چش دیاری

***
تلفظ انگلیسی
Chemer bayteh hemen ba she behari
Daposhiheh she tan sabze ghevayee
Selom bateh titi re dasht o sahra
Ajeb bayeh gheshang ta chesh diyari
ترجمه فارسی
با فصل بهار و آغاز سال نو دشت و صحرا تغییر کرده و سرسبز شده اند.
و همه جا از سبزه و گلهای زینتی پر شده است.
و با وجود شکوفه های زیبا دشت و صحرا بسیار دیدنی به نظر می رسد.
و تا آنجا که چشم کار می کند زیبا و دلنشین شده است.

ایرانیان کهن و مردم بابل عدد "هفت" را مقدس می شمردند، طبقات آسمان و زمین و سیارات هفت بوده است، ستارگان هفتگانه ((زهره، مشتری، عطارد، زحل، مریخ، زمین و خورشید)) و ایام هفته نیز هفت روز است و گرامی میداشتندش.

پارسیان در تمامی روزهای فروردین خانه های خود را چراغانی کرده و چوب های خوشبو می سوزانند و شمع ها را روشن نگاه میدارند و خوانچه ای پهن می کنند که بر آن هفت چیز که نامشان با حرف ِسین شروع شده باشد میگذارند (هفت سین) مانند:

سبزه: نمودار ِگلهای زیبا و زینتی، سرسبزی و خرمی

سرکه: نماد شادی (میوه درخت تاک در ایران، میوه شادی خوانده میشد)

سمنو: از جوانه ی گندم، نمود رویش و برکت

سیب: میوه ای بهشتی و نماد زایش

سیر : نگهبان سفره (در اکثر فرهنگ های آریائی برای سیر نقش محافظت کننده از شر قائل بودند)

سماق: نماد مزه زندگی

سنجد: بوی برگ و شکوفه ی آن محرک ِعشق و دلباختگی است.

سکه: موجب برکت و سرشاری کیسه

کتاب مقدس که در گذشته اوستا و اکنون قرآن است و بودنش بر سر سفره باعث رونق میباشد.

آینه و شمع بر سر سفره هفت سین نیز نماد ِنور و روشنایی و شفافیت است. معمولا تخم مرغ نیز بر سر سفره ی هفت سین میباشد که نماد ِنطفه و باروری و زایش است. نیز در اساطیر ِایران، جهان، تخم مرغی شکل است، آسمان چون پوسته ی تخم مرغ و زرده اش نمودگار زمین است. ماهی ِزنده نیز نماد سرزندگی و شادابی ست. و هزاران فلسفه و رسوم متفاوت که در گوشه و کنار ِایران عزیزمان پراکنده است و در بعضی از کشورهای شرق آسیا مانند چین، هند و پاکستان نیز هر ساله مراسمی شبیه به نوروز انجام می شود.